همای رحمــت

درس‌هایی برای زندگی از سیره و فرمایشات امیرالمومنین علی(ع)

همای رحمــت

درس‌هایی برای زندگی از سیره و فرمایشات امیرالمومنین علی(ع)

در نعت ائمه اطهار(ع)

و زآن بعد بر آل اطهار او

که پاکیزه خلقند و پاکیزه خو

همه چون علی پیشوای یقین

همه چون علی وارث ملک و دین

همه چون علی فارغ از آب و خاک

همه چون علی نور یزدان پاک

همه چون علی پیشوای امم

همه چون علی مست جام قدم

همه آنچه بینی ز زیبا و زشت

چه رومی نهاد و چه زنگی سرشت

چو کردند از قرب یزدان پاک

توجه بدین عرصه‌ی آب و خاک

امید آنکه در عرصه‌گاه نشور

پس از حشر و نشر اناث و ذکور

به خدام آن زمره راهم دهند

به درگاه ایشان پناهم دهند

چو در جمع آن خیل والا رسم

طفیلی به جنات اعلی رسم

شاعر: یغمای جندقی

در نعت و مدح حضرت امیر(ع)

و زآن پس لآلی ثنای شگرف

که از جان تراود نه از بحر ژرف

نثار ره دست پروردگار

حصار نبی صاحب ذوالفقار

علی ناخدای محیط یقین

علی لنگر آسمان و زمین

علی بهترین نقش کلک امل

علی پرتو آفتاب ازل

علی آنکه می‌روبد از آستین

غبار درش طره‌ی حور عین

زمین ساکن از حلم والای او

فلک سایر از جنبش رای او

به بزم اندرش مهر کمتر خدم

به رزم اندرش ماه طوق علم

زمین چارطاقی ز ایوان اوست

فلک گردبادی ز جولان اوست

پناه امم رهنمای سبل

پس از پاک یزدان خداوند کل

خطا گر ز یزدان جدا دانمش

خطای دگر گر خدا خوانمش

مصور چو تمثال او زد رقم

بدان خوش رقم راند جف القلم

شاعر: یغمای جندقی

دیدار با شماست!

سر گشتگان وادی پندار را بگوی:

آن روز می‌رسد

کز خاوران ستاره‌ی احمد شود بلند

وز هر کرانه بانگ محمّد شود بلند

در پرتو ستاره‌ی سرخ محمّدی

از آب‌های گرم

تا خِطّه‌های سرد

از بیشه‌های سبز

تا سرزمین سرخ و سپید و سیاه و زرد

از ماوراء گنگ

تا خطّه‌ی فرنگ

از شهر بندِ نام

تا دور دستِ ننگ

در قعر درّه‌ها

بر بام کوه‌ها

آوای پر صلابت توحید پر شود

آنگونه پر نهیب

و آنگونه پر شکوه

کز هیبتش قوایم عالم خبر شود

ای شب گرفتگان!

این شام، صبح گردد و این شب سحر شود

آن روز بنگری

در بزمگاه خاک

جام شراب در کف کاووس و جم نماند

بالای کس به محضر فرعون، خم نماند

گنجورِ زر مدار چنین محتترم نماند

بیند دو چشم تو

کز تند باد حادثه و خشم مومنان

بر خاک ما نشانه ز کاخ ستم نماند

در آن طلوع نور

تندیس‌های کفر

اندام‌های شرک

در زیر دست و پاست

این وعده‌ی خداست

دیگر در آن زمان

در خطّه‌ی عرب

اسلام تابناک

در چنگ اقتدار خدایان نفت نیست

دیگر تبار فکری «سفیان» و «بولهب»

بر پهندشتِ خاک عراق و حجاز و شام

سروَر نمی‌شود

دیگر به دست سودپرستان فتنه جوی

خاک عزیز مکّه مسخّر نمی‌شود

در مهبط پیام خداوند ذوالجلال

هر غول شرک، تالیِ قیصر نمی‌شود

دیگر در آن زمان

قرآن غریب نیست

اسلام سربلند

بازیچه‌ی منافق مردم فریب نیست

در یک طلوع صبح

خفّاش‌های تیره دل و کور چشم شب

از بیم انتقام به هر غار می‌خزند

آن روز می‌رسد که صلای محمّدی

از هر گلوی پاک

پر جوش و تابناک

بالا رود ز خاک

این وعده‌ی خداست

این مژده‌ی نجات غلامان و برده‌هاست

در آن طلوع سرخ

تیغ برهنگان

بر فرق پادشاست

جان ستمکشان

از رنج‌ها رهاست

ای همرهان! بشارت قرآن دروغ نیست

این وعده‌ی خداست

دل هم بر آن گواست

ای شب گرفتگان!

خود مژده از منست

دیدار با شماست.

مهدی سهیلی- فروردین 1364

تبریک ماه مبارک رمضان

رسول خدا صلى الله علیه و آله:

براى هر چیزى زکاتى است و زکات بدن‌ها روزه است

حلول ماه مبارک رمضان مبارک باد

تبریک میلاد امام زمان(عج)

کاش می‌شد در میان لحظه‌ها، لحظه‌ی دیدار را نزدیک کرد.

میلاد نـور مبارک