در آن روزگار که عصر بیان و سخن بود، قرآن در قالبی بس زیبا، دلربا و فصیح عرضه شد. علی(ع) در مقام فصیحترین و بلیغ ترین سخنگوی زمان، به ترسیم و تصویر شگفتی ها و زیبایی های این کتاب آسمانی پرداخت و در توصیف قرآن، زیباترین و شگفتترین واژهها و الفاظ را به کار گرفت. او در جایگاه مفسری بیبدیل و نگهبان راستین معارف قرآن، به تبیین و توصیف چگونگیهای کتاب خدا پرداخت و قرآن، این برنامه ی هدایت انسان ها را به خوبی معرفی کرد، تا قرآن مداران و جستجوگران حقایق الهی، کتاب آسمانی خود را بشناسند و قدر و ارزش آن را بدانند و در معضلات و مشکلات فکری، به این ملجا بزرگ و نجاتبخش پناه برند. اوصافی که حضرت از کتاب خدا برمیشمارد، در نهایت فصاحت و زیبایی و بسی دلپذیر و خواندنی است. آنچه که علی(ع) در توصیف جایگاه قرآن بیان داشتهاند و تبیین و تفسیری که از ابعاد کتاب آسمانی به دست دادهاند؛ فراتر از آن است که در این سطور بگنجد. «تنها در نهجالبلاغه آن حضرت 96 بار کلمه ی قرآن، کتاب الله، کتاب ربکم و امثال آن تکرار شده است». در این قسمت در جستجوی اوصاف و ویژگی های کتاب خدا، چشم جان را با کلمات گهربار و فصیح حضرتش شستشو میدهیم.
تلفیق زیبایی و ژرفای در قرآن
خداوند فرماید در قرآن بیان هر چیزی است و یاد آور شده است که بعض قرآن، گواه بعض دیگر است و اختلافی در آن نیست و فرمود: «اگر از سوی خدای یکتا نیامده بود، در آن اختلاف فراوان مییافتند» ظاهر قرآن زیباست، باطن آن ژرف ناپیداست. عجایب آن سپری نگردد، غرایب آن پایان نرسد و تاریکی ها جز بدان زدوده نشود. استاد محمد تقی جعفری در شرح فرمایشات حضرت امیر، ویژگی هایی را که حضرت از قرآن، برشمردهاند، اینگونه بیان میدارد:
1- عدم تناقض در آیات قرآن: با اینکه قرآن در دوران پرتلاطم و مملو از رویدادهای ضد و نقیض زندگی پیامبر(ص) نازل شده است، ولی لحن آیات و سبک و محتوای آنها به هیچ وجه مختلف و متضاد نیست و موضوعات مختلف بدون هیچ گونه تناقضی شرح داده شده است.
2- نفوذ شگفتانگیز معانی آیات قرآن در تمام سطوح روان آدمی: مفردات و ترکیب آیههای قرآن در درجهای از فصاحت و زیبایی است که موجب بروز جذبه ی روانی مافوق شعر میگردد.
3- عمق معانی قرآن: منظور از این بیان(باطن عمیق)، دشوار بودن و غیر قابل فهم بودن آیات نیست بلکه بدین معناست که قرآن، همه ی مسائل نهائی مربوط به انسان و جهان را در آیاتی که کلمات و جملات آن ساده و زیباست، مطرح مینماید.
4- استمرار و جاودانگی مفاهیم قرآن: قرآن، فوق تغییرات و دگرگونی ها قرار دارد. آیات قرآن بیان کننده ی ثابتها در صحنه ی جهان هستی و قلمرو انسانی است. پدیدههایی که قرآن برای شناسایی انسان و رابطه ی او با خدا و دیگر انسان ها مطرح کرده است، هرگز تغییر نمیکند.
قرآن، نور جاودان و مصباح هدایت
علی(ع) قرآن ناطق و پیشوای فصاحت، در یکی از خطبههای شگرف خود، قرآن را اینگونه توصیف میکند: «پس فرو فرستاد بر پیامبر(ص)، قرآن را، نوری که چراغهای آن فرو نمیرد و چراغی که افروختگیاش کاهش نپذیرد و دریایی که ژرفای آن کس نداند و راهی که پیمودنش رهرو را به گمراهی نکشاند و پرتویی که فروغ آن تیرگی نگیرد و فرقانی که نور برهانش خاموش نشود و تبیانی که ارکانش ویرانی نپذیرد و بهبودی که در آن بیم بیماری نباشد و ارجمندی که یارانش را شکست و ناپایداری نباشد و حقی که یاورانش را زیان و خواری نباشد. پس قرآن، معدن ایمان است و میان جای آن و چشمه سار دانش است و دریاهای آن و باغستان داد است و انگیزههای آن و بنیاد استوار اسلام است.
قرآن، وادی های حقیقت است و سبزهزارهای آن و دریایی است که بردارندگان، آب آن را خشک نگردانند و چشمه سارها که آب کشندگان، آب آن را به ته نرسانند و آبشخورهاست که در آیندگان، آب آن را کم نکنند و منزلگاه هاست که مسافران، راهش را گم نکنند و نشانههاست که روندگان، از نظرش دور ندارند و پشتههاست که روی آورندگان، از آن نگذرند و آن را نگذارند. خدایش مایه ی سیرابی دانشمندان کرده است و بهار دل های فقیهان و مقصد راه های پارسایان و دارویی که از پس آن بیماری نیست و نوری که با آن تاری نیست و ریسمانی که گرفتن گاه آن استوار است و پناهگاهی که قله ی آن پناهنده را نگاهدارست و ارجمندی هر که با او دوستی ورزد و امان آن کس که بدان در شود و راهنمای هر که بدان اقتدا کند و عذرخواه آن که آن را مذهب خود گیرد و برهان هر کس که بدان سخن گوید و آن را پذیرد و گواه هر که در مخاصمت، پشتیبان خویشش شمرد و پیروزی آن کس که بدان حجت آرد و راهبر آن که آن را به کار دارد و برنده ی آن که آن را کار فرماید و نشان آن که در آن بنگرد چنان که باید و نگهدار کسی که خود را بدان از آسیب پاید و دانش کسی که آن را نیک به خاطر سپارد و حدیث کسی که از آن روایت کند و حکم آن کس که خواهد حکم دهد».
قرآن سرچشمه ی هدایت و رستگاری آدمی
«بدانید که این قرآن، پندگویی است که فریب ندهد و راهنمایی است که گمراه نکند و حدیث خوانی است که دروغ نگوید و کسی با قرآن ننشست جز این که چون برخاست، افزون شد یا از وی کاست: افزونی در رستگاری و کاهش از کوری و دل بیماری و بدانید کسی را که با قرآن است نیاز نباشد و بیقرآن بی نیاز نباشد. پس، بهبود خود را از قرآن بخواهید و در سختی ها از آن طلب یاری نمایید. پس از خدا بخواهید به وسیلت قرآن و بدان روی آرید به دوستی آن و به قرآن خیری مخواهید از آفریدگان که بندگان روی به خدا نکردند با وسیلتی مانند قرآن و بدانید که قرآن میانجیای پذیرفته است و گویندهای گواه شده. هر که را روز رستاخیز، قرآن میانجی شود، بپذیرد و آن را که سعایت کند، گواهیاش به زبان او گیرند.
همانا روز رستاخیز منادی بانگ برآرد که: هر کس حساب هر چه را اندوخته است بر عهده دارد و پایان کار خود را پایندان بود، جز اندوزندگان قرآن- که حسابی نبود بر آنان- پس در شمار گرد آورندگان قرآن باشید و پیروان آن. و قرآن را دلیل گیرید بر شناخت پروردگارتان و آن را نصیحت گوی خود شمارید و رای هاتان را- که با قرآن سزاوار نیست- متهم دارید و خواهش های نفسانی خویش را خیانتکار انگارید».
کتابی خاموش و سخنگویی آگاه
علی(ع) مفسر آگاه قرآن، در مقام توصیف کتاب خدا در جایی دیگر، دستورات و معارف آن را بازدارنده و هدایت گر بیان میکند و این هدیه ی آسمانی را سخنگویی بی بدیل و آگاه، ولی آرام و صامت معرفی میدارد. او میفرماید: قرآن فرمان دهنده است و بازدارنده، خاموش است و گوینده. حجت خداست بر آفریدگانش که بدان پیمان گرفته است از ایشان و همگان را نهاده است در گرو آن. نور- هدایت- خود را با قرآن تمام گرداند و دین خود را بدان به کمال رساند و جان پیامبر خویش را هنگامی ستاند که از رساندن احکامی که موجب رستگاری آفریدگان است، فارغ ماند. ابن ابی الحدید شارح بزرگ نهجالبلاغه، در توضیح این جمله ی حضرت که قرآن خاموش است و گوینده، مینویسد: قرآن از آن جهت که مشتمل بر حروف و الفاظ است صامت و خاموش است و از آن جهت که در بردارنده ی اخبار، اوامر و نواهی و خطاب و نداست، بسان سخنگویی میماند که با بندگان خدا سخن میگوید و این کلام حضرت، از باب مجاز است. امیرالمؤمنین(ع) در کلام فصیح دیگری بدین معنا این گونه اشاره مینماید: «کتاب خدا در دسترس شماست، زبان آن کند نیست، گویاست. خانهای است که پایههایش ویران نشود و صاحب عزتی است که یارانش را هزیمت نبود».
از نگاه مولا علی (ع) باید از محضر این هدایتگر بزرگ یاری جست و از آموزههای آن بهره گرفت و با بصیرت و آگاهی از قرآن پرسید و پاسخ سؤالات و ابهامات را گرفت. به بیان این بزرگوار بنگرید: «آن کتاب خدا، قرآن است، از آن بخواهید تا سخن گوید و هرگز سخن نگوید. اما من شما را از آن خبر میدهم. بدانید که در قرآن، علم آینده است و حدیث گذشته. درد شما را درمان است و راه سامان دادن کارتان در آن است».
کلام عظیم و سخن هدایت آفرینی است. علی(ع) به جویندگان طریق هدایت، توصیه مینماید درمان دردها و پاسخ سؤالات تان را از قرآن بخواهید تا او، برای شما سخن گوید و بسان پیشوای هدایت گر و رهبر سخنوری که به ظاهر خاموش است، برایتان نغمههای هدایت را بسراید. تعبیر به استنطاق(به سخن در آوردن) که در کلام امام علی(ع) فرزند راستین قرآن آمده، لطیف ترین تعبیر از تفسیر موضوعی است که عنوان گفتگو با قرآن، به قصد دستیابی به پاسخ های این کتاب آسمانی، از آن یاد شده است.
قرآن، رشته ی پیوند استوار انسان و خدا
مولا علی(ع) قرآن را بسان حبل متین و رشته ی پیوند انسان و خالق خود میداند و زدودن زنگار دل و بهاری شدن قلب و دستیابی به چشمههای دانش را، تمسک به این رشته ی استوار آسمانی میداند و میفرماید: «... همانا خدای سبحان کسی را به چیزی پند نداده است چون قرآن، که آن ریسمان استوار خداست و وسیلت اوست که امین است و مصون از خطاست، در آن بهار دل است و چشمههای دانش و زنگار دل را تنها مایه ی جلاست و موجب فروزش...».
علی(ع) بندگان خدا را به چنگ زدن به این ریسمان استوار و تمسک به کتاب خدا، توصیه میدارد و میفرماید: «... بر شما باد به کتاب خدا که ریسمان استوار است و نور آشکار و درمانی است سود دهنده و تشنگی را فرو نشانند. چنگ در زننده را نگهدارنده و در آویزنده را نجات بخشنده. نه کج شود تا راستش گردانند و نه به باطل گراید تا آن را برگردانند. کهنه نگردد به روزگار، نه از خواندن و نه از شنیدن بسیار. راست گفت آن که سخن گفت از روی قرآن و آن که بدان رفتار کرد پیش افتاد از دیگران...».
قرآن، درمان روح و روان آدمی
قرآن در نگاه علی(ع) شفای دردها و آلام آدمی است که باید با رهنمودهای آن از زشتی ها و ناروایی ها، رهایی جست و با فهم معارف و عمل به دستورات نورانی آن، بیماری های نفاق، کفر و کژ اندیشی را از صفحه ی جان و روح زدود. آن بزرگوار میفرماید: «... قرآن را بیاموزید که نیکوترین گفتار است و آن را نیک بفهمید که دل ها را بهترین بهار است و به روشنایی آن بهبود خواهید که شفای سینههای بیمار است...».
تأکید بر پند پذیری و عبرت آموزی از قرآن
امام علی (ع) بندگان را به پند پذیری از قرآن و شنیدن مواعظ و نصایح این کتاب عظیم توصیه میکند و میفرماید: «از بیان خدا سود برید و از موعظت های او پند گیرید و اندرز وی را بپذیرید. همانا خدا آشکارا برای شما جای عذر نگذاشت و آن را که خوش میدارد یا ناخوش میشمارد برایتان بیان داشت که پی آن روید و از این دور شوید».
تأثیر سازندگی قرآن بر شخصیت تقوی پیشگان و مجاهدان در راه خدا
علی (ع) قرآن ناطق و پیشوای متقیان، در توصیف پارسایان، به انس همیشگی آنان با قرآن اشاره و تأثیر این انس و ارتباط را با بیانی زیبا، ترسیم میدارد: «اما شب هنگام! راست بر پایند و قرآن را جزء جزء، با تأمل و درنگ بر زبان دارند و با خواندن آن اندوهبارند و در آن خواندن، داروی درد خود را به دست میآرند و اگر به آیهای گذشتند که تشویقی در آن است، به طمع بیارمند و جانهاشان، چنان از شوق برآید که گویی دیدههاشان بدان نگران است و اگر آیهای را خواندند که در آن بیم دادنی است، گوش دل های خویش بدان نهند، آن سان که پنداری، بانگ برآمدن و فرو شدن آتش دوزخ را میشنوند...».
همچنین حضرت علی (ع) در کلامی دیگر، رمز تحرک و پویایی مجاهدان را در خواندن قرآن و شنیدن معانی بلند آن، با گوش جان میداند و از تأثیر این امر بر جهاد پیگیر آنان، اینگونه سخن میراند: «کجایید مردمی که به اسلامشان خواندند و آن را پذیرفتند و قرآن خواندند و معنی آن را به گوش دل شنفتند؟ به کارزارشان برانگیختند و آنان همچون ماده شتر که به بچه ی خود روی آرد، شیفته ی آن گردیدند. شمشیرها از نیام برآوردند و گروه گروه و صف صف روی به اطراف زمین کردند».
ترغیب بر تلاوت، تدبر و انس با قرآن
تلاوت و انس همیشگی با کتاب خدا در اقوال و سیره ی علوی، جایگاه خاصی دارد. او مؤمنین و جویندگان طریق هدایت را به نیکو خواندن و انس دائمی با قرآن دعوت میکند و راه نجات و رستگاری را، در تمسک به این کتاب آسمانی میداند. او میفرماید: قرآن را بخوانید و از کتاب خدا یاری بجویید، خداوند قلبی که قرآن را در خود جای داده است، عذاب نمیکند. در جای دیگر میفرماید: بر شما باد به تعلیم قرآن و تلاوت همیشگی این کتاب و شگفتی های آن که بدین وسیله به درجات بهشت دست خواهید یافت. همچنین در یکی از خطبههای نهجالبلاغه، بیانی زیبا و فصیح در این باره به چشم میخورد: و قرآن را بیاموزید که نیکوترین گفتار است و آن را نیک بفهمید که دل ها را بهترین بهار است و به روشنایی آن بهبودی خواهید که شفای سینههای بیمار است و آن را نیکو تلاوت کنید که سودمندترین بیان و تذکار است.
حضرت علی(ع) علاوه بر ترغیب به تلاوت، یادگیری و آموختن قرآن، به تعلیم و آموزش کتاب خدا توصیه میکند و حتی تعلیم قرآن را به عنوان حق مسلم فرزند بر پدر ذکر میکند و میفرماید: فرزند را بر پدر حقی است و پدر را بر فرزند حقی. حق پدر بر فرزند آن بود که فرزند در هر چیز، جز نافرمانی خدای سبحان، او را فرمان برد و حق فرزند بر پدر آن است که او را نام نیکو نهد و قرآنش تعلیم دهد.
معنای ترتیل
امام(ع) در معنای ترتیل میفرمایند: ترتیل آن است که قرآن به روشنی و وضوح خوانده شود و در قرائت آیات آن، مانند خواندن شعر سرعت گرفته نشود، به گونهای که الفاظ و کلمات آن، مانند دانههای شن پراکنده شود. بلکه(با قرائتی آرام و با تأنی) قلب های سخت خود را بترسانید و نرم کنید و سعی شما در هنگام قرائت، رسیدن به آخر سوره نباشد. حضرت با این سخن ارزشمند، به قاری قرآن میآموزد که تلاوت آیات الهی نباید تند و سریع و بدون تأمل و تأنی باشد. قرائتی که تنها به منظور ختم سورهها و بدون اندیشه و عبرت آموزی و دریافت معانی و مفاهیم کتاب خدا صورت میگیرد، ارزش و پاداش زیادی به دنبال نخواهد داشت. چنانکه امام(ع) در مقامی دیگر، به این نکته تصریح فرمودهاند: هرکس در روز، صد آیه قرآن را به ترتیل، خشوع و آرامش تلاوت کند، خداوند پاداشی به اندازه پاداش اعمال نیک اهل زمین، به او عطا مینماید.
آداب تلاوت و قرآن
امام(ع) پیشوای تقوی پیشگان، آداب و شرایطی را برای تلاوت قرآن بیان میکنند و قاریان قرآن را ترغیب به رعایت این آداب میدارند که به بیان آنها میپردازیم. حضرت(ع)، قاری قرآن را به«استعاذه» در آغاز تلاوت، توصیه میکند و میفرماید: استعاذه لفظی است که خداوند فرمان داده است هنگام تلاوت قرآن بر زبان آورده شود:«فاذا قرأت القرآن فاستعذ بالله من الشیطان الرجیم». آنگاه امام(ع) به تفسیر و توضیح لفظ استعاذه میپردازند و میفرمایند: «اعوذ بالله» یعنی به خداوند پناه میبرم.«السمیع» از صفات خداوند و به این معناست که او خیر و شر و همه امور آشکار و نهان را میشنود. «علیم» یعنی خداوند بر افعال نیکو کاران و بدکاران و تمام آنچه وجود داشته و دارد آگاه است و کیفیت و چگونگی اشیاء را میداند. «الشیطان الرجیم» نیز به این معناست که شیطان از هر خیری دور و ملعون و رانده شده در درگاه خداوند است.
امام(ع) در بیان آدابی دیگر که شایسته است قاری قرآن خود را بدان مؤدب نماید، از مسواک زدن یاد میکند و میفرماید: دهانهایتان راه هایی برای قرآن است، آنها را با مسواک زدن خوشبو سازید.
دعا کردن، حزن و خشوع، گریه کردن و تباکی هنگام قرائت قرآن از امور مستحب و پسندیده و مورد تأکید پیشوایان دین است. امیرالمؤمنین (ع) نیز در سخنان خود به این امر توجه دارند و قرائت قرآن را فرصتی مغتنم برای دعا کردن میشمارند و در آداب ختم قرآن، دعا کردن را توصیه میدارند. زربن حبیش در این باره نقل میکند: از ابتدا تا آخر قرآن را در مسجد کوفه بر علی(ع) خواندم. چون به حوامیم رسیدم، آن حضرت(ع) فرمود به عرایس قرآن رسیدی. وقتی به بیستمین آیه از حم عسق (والذین آمنوا و عملو الصالحات فی روضات الجنات لهم ما یشاؤون عندربهم ذلک هو الفضل الکبیر) رسیدم، حضرت (ع) به قدری گریست که صدای ناله او شنیده میشد. آنگاه سرش را بلند کرد و دعایی را خواند که پیامبر (ص) به او آموخته بود این دعا چنین است: أللهم انی أسألک اخبات المخبتین و اخلاص الموقنین و مرافقه ی الابرار و استحقاق حقایق الایمان و الغنیمه ی من کل بر و السلامه ی من کل أثم و وجوب رحمتک و عزایم مغفرتک و الفوز بالجنه ی و النجاه ی من النار.
همچنین روایت شده که علی(ع) هنگامی که قرآن را ختم مینمود، اینگونه دعا میکرد: أللهم اشرح بالقرآن صدری و استعمل بالقرآن بصری و أطلق بالقرآن لسانی و أعنی علیه ما أبقیتنی فأنه لا حول و لا قوه ألابک.
آن حضرت (ع) در آداب تلاوت برخی آیات و سور نیز توصیههایی دارند که خواندنی است. به عنوان نمونه میفرماید: چون سوره تین را خواندیم، در پایان بگوئید: و نحن علی ذلک من الشاهدین. چون به آیه «ان الله و ملائکته یصلون علی النبی یا ایها الذین آمنوا صلوا علیه و سلموا تسلیماً. رسیدید، حتی اگر در نماز هم بودید، بر پیامبر(ص) صلوات فرستید. چون آیه: قولوا آمنا بالله و ما انزل الینا و...» را تلاوت نمودیم، بگویید: آمنا بالله... تا آخر آیه. یا در روایتی دیگر میخوانیم، امام(ع) پس از قرائت سبح اسم ربک الاعلی میفرماید: سبحان الاعلی.
از جمله آداب دیگری که مورد تأکید حضرت(ع) بوده، استماع و انصات هنگام قرائت قرآن است. امام علی (ع) گوش دادن به آیات الهی و سکوت هنگام شنیدن قرآن را حسنه و انجام آن را موجب ثواب و پاداش الهی میدانند و می فرمایند: «من استمع آیه ی من القرآن خیرله من ثبیر ذهباً و الثبیر اسم جبل عظیم باالیمن» کسی که به آیهای از قرآن گوش فرا دهد، بهتر است از اینکه کوهی عظیم از طلا برای او باشد.
علی(ع) نه تنها با گفتار خود، بلکه با عمل و رفتار به موقع، به مردم درسهایی ارزنده میدادند و عملاً به تفسیر معارف قرآن میپرداختند.
چنانکه ذیل آیه شریفه«و اذا قریء القرآن فاستمعواله و انصتواله لعلکم ترحمون» امام صادق(ع) پس از توصیه به سکوت هنگام شنیدن آیات قرآن حتی در نماز، به این سنت پسندیده علوی اشاره میکنند و میفرمایند: ابن الکوا روزی پشت سر امام(ع) مشغول نماز بود. او آیه «لئن أشرکت لیحبطن عملک و لتکونن من الخاسرین» را تلاوت نمود. علی(ع) در تأسی به آیه: و اذا قری القرآن فاستمعواله انصتوا» سکوت کردند و به آیه قرآن گوش فرا دادند.
آداب نگارش قرآن
ابوعبیده از آن حضرت(ع) نقل کرده است که اکراه داشت قرآن در مصحفهای کوچک نوشته شود. همچنین ابوحکیم عبدی گفته است: علی (ع) بر من گذشت در حالیکه مصحفی مینوشتم، فرمود: قلمت را بزرگ کن. آن را اندکی شکستم تا درشت نوشت، سپس به نوشتن پرداختم. فرمود: بله این چنین آن را منور کن، چنانکه خدایش آن را نورانی ساخته است.
فضایل و خواص آیات و سور قرآن
درباره فضایل آیات و سور قرآن، روایات متعددی از پیامبر اسلام(ص) و ائمه اطهار(ع) نقل شده و در کتب تفسیر و روایات، ابوابی به این موضوع اختصاص داده شده است. البته جعل و وضع، در این بخش از روایات نفوذ کرده و متأسفانه احادیث جعلی فراوان با انگیزههای مختلف در زمینه فضایل قرآن، در آثار و روایات ما وارد شده است. روایات منقول از امام علی(ع) در این زمینه، نسبتاً معدود است که نمونههایی از آثار وارد شده آن حضرت(ع) را نقل میکنیم: اصبغ بن نباته از علی(ع) نقل میکند که فرمود: سوگند به کسی که محمد (ص) را به حق، مبعوث نمود و اهل بیت او را گرامی داشت، هیچ چیز از حرز و دعاهایی که برای محافظت از سوختن، غرق شدن، دزدی، گریختن چارپا از دست صاحبش، گمشده یا بنده فراری نیست، مگر اینکه در قرآن وجود دارد؛ هر که خواهد، از من سؤال کند تا به او بگویم. در اینجا مردی برخاست و پرسید یا امیرالمومنین درباره چاره گمشده در قرآن چه چیزی وجود دارد. امام (ع) فرمود: دو رکعت نماز بگذار و سوره یس را در آن بخوان و بگو خدایا، ای هدایت کننده به سوی گمشده، گمشده مرا به من بازگردان. مرد چنین کرد و گمشدهاش را بازیافت.
امام (ع) در فضیلت قرائت سوره نساء میفرماید: من قرأ سوره النساء فی کل جمعه ی أمن ضغطه ی القبر، کسی که هر جمعه سوره نساء را قرائت کند، از تنگی و فشار قبر ایمن خواهد بود.
در فضیلت قرائت سوره توحید، از آن حضرت (ع) نقل شده است که: من قرأ قل هو الله احد حین یأخذ مضجعه وکل الله به خمسین الف ملک یحرسونه لیلته، هر آنکه سوره توحید را هنگام خواب تلاوت نماید، خداوند پنجاه هزار ملک را مأمور نگهبانی و محافظت از او در طول شب مینماید. همچنین امام(ع) خواندن سورههای توحید، قدر و آیه ی الکرسی را قبل از طلوع خورشید، موجب ایمن شدن مال آدمی میداند.
علی(ع) درباره آداب خروج از خانه میفرماید: خواندن آیاتی از سوره آلعمران، انا انزلناه، حمد و آیه ی الکرسی در هنگام خروج از خانه، برآورده شدن حوایج دنیویو اخروی را به دنبال دارد.
در روایاتی دیگر میخوانیم که امام (ع) قرائت آیه ی الکرسی را برای رفع درد چشم، قرائت آیه «ان ولی الله الذی نزل الکتاب و هو یتولی الصالحین.» را برای امان از آتش سوزی و غرق شدن و قرائت آیه «لقد جائکم رسول من أنفسکم عزیز علیه ما عنتم...» را به منظور ایمن شدن از حیوانات وحشی نافع میدانند.
امیرالمؤمنین (ع) در سخنان دیگر، درمان برخی دردها و بیماریها و ایمن شدن از آفات و بلاهای دنیوی را در تلاوت آیات قرآن میدانند. و به پیروان خود میآموزند که قرآن، درمان دردها و شفای آلام و بیماریهاست و در گرفتاریها و مشکلات زندگی، پناه بردن بدان و تلاوت و انس با ایات کریمهاش، نجات بخش آدمی و موجب آرامش و سعادت دنیوی و اخروی است.
پاسداری از قرآن
علی (ع) فرزند راستین قرآن و نگهبان حقیقی کتاب خدا، یا تصویرهایی بسیار زیبا و شگرف از قرآن که در این مجال کوتاه بدان پرداختیم، گویا حجت را بر آدمی تمام میدارد و راه هدایت و نجات انسان را در تمسک به کتاب خدا معرفی میکند.
از نگاه علی (ع)، قرآن پیشوایی سخنگو، کتابی ناطق، حبل متین، درمان دردها، بهار دلها، نیکوترین گفتار، نور مبین، طریق نجات، بنایی استوار، چراغی روشن، پند گویی راستگو، بوستان عدالت، دریای دانش، فرقانی استوار، تبیانی پایدار، معدن ایمان، چشمه سار معرفت و...است که بندگان خدا باید به دامان این ملجأ عظیم پناه برند، آن را پاس دارند و حقوقش را ادا کنند او میفرماید: «فالله فالله أیها الناس فیما استحفظکم من کتابه و استودعکم من حقوقه. فان الله سبحانه لم یخلقکم عبثاً و لم یترککم سدی و لم یدعکم فی جهاله ی و لا عمی، پس ای مردم! خدا را! خدا را! بپایید و در آنچه از کتاب خود، شما را نگاهبان کرده و حقوقی که نزد شما به ودیعت سپرده - وظیفه امانت را رعایت نمایید - که خدای سبحان، شما را بیهوده نیافریده و رها نگذاشته و در نادانی و کوریان نداشته».
اما دریغ که حضرت(ع) روزگاری را پس از خود پیش بینی و توصیف میکند که مردم، این گنجینه اسمانی و کتاب بر حق را پاس نمیدارند و از آن بهره نمیجویند و حتی به تحریف معانی آن میپردازند، بنگرید: «وزودا که پس از من بر شما روزگاری اید که چیزی از حق پنهانتر نباشد و از باطل آشکارتر و از دروغ بستن بر خدا و رسول او بیشتر و نزد مردم آن زمان، کالایی زیانمندتر از قرآن نیست - شهرها، چیزی از معروف ناشناختهتر نباشد و شناختهتر از منکر. حاملان کتاب خدا آن را واگذارند و حافظانش آن را به فراموشی بسپارند. پس در آن روزگار، قرآن و قرآنیان از جمع مردمان دورند و رانده و مهجور. هر دو با هم در یک راه، روانند و میان مردم پناهی ندارند. پس در این زمان، قرآن و قرآنیان میان مردمند و نه میان آنان، با مردمند نه با ایشان. چه، گمراهی و رستگاری سازوار نیایند هر چند با هم در یکجا بپایند. پس آن مردم در جایی متفقند. از جمع گریزان. گویی آنان پیشوای قرآنند، نه قرآن پیشوای آنان. پس جز نامی از قرآن، نزدشان نماند و نشناسند جز خط و نوشته آن و از این پیش چه کیفر که بر نیکوکاران نراندند و سخن راستشان را دروغ بر خدا خواندند و کار نیک را پاداش بد دادند.»
امام علی(ع) از روزگاری شکوه میکند که در آن، قرآن نزد مردم، کالایی زیانمند است و حاملان و حافظان کتاب خدا، آن را وا میگذارند و به فراموشی میسپارند. او در جای دیگر نیز از این گروه، نزد خداوند شکوه میبرد و میفرماید: الی الله أشکوه معشر یعیشون جهالا و بموتون ضلالا لیس فیهم سلعه أبور من الکتاب اذا تلی حق تلاوته. و لا سلعه ی أنفق بیعاً و لا أغلی ثمناً من الکتاب اذا حرف عن مواضعه و لا عندهم أنکر من المعروف و لا أعرف من المنکر، گله خدا را با خدا میکنم از مردمی که عمر خود را به نادانی بسر میبرند و با گمراهی، رخت از این جهان بدر میبرند. کالایی خوارتر از نزد آنان از کتاب خدا نیست، اگر آن را چنانکه بایست خوانند و پر سودتر و گرانبهاتر از آن نباشد، اگر آن را از معنی خویش برگردانند و نه نزد آنان چیزی از معروف است، ناشناختهتر و شناختهتر از منکر».
و بدین سان امام (ع) به ما میآموزد که راه یافتن حق و قرار گرفتن در صراط مستقیم و دوری از کجی و انحراف به تمسک به قرآن و سنجش قول و فعل آدمی با کتاب خداست. اگر کلام و رفتار انسان در تمام جوانب زندگی از مفاهیم و مقاصد قرآنی به دور باشد، ارزشی ندارد و اگر موافق و همسر با کتاب خدا باشد. ارزشی والا پیدا میکند و در مسیر هدایت و تقرب الهی مفید میافتد. از نگاه علی (ع) قرآن برنامه زندگی است. کتابی است برای خواندن و اندیشیدن، اندیشیدن و فهمیدن؛ فهمیدم و عمل کردن. آری تأمل در سخنان آن بزرگوار، این حقیقت را پیش روی ما قرار میدهد که راه نیکبختی و سعادت آدمی، ارتباط و انس همیشگی یا قرآن و دریافتن معارف و دستورات این کتاب اسمانی است و این امر، تنها محدود در مشکلات و ججهات امور زندگی نیست، بلکه باید در سراسر زندگی آدمی مصداق داشته باشد و سیره عملی پیشوای بزرگ نیز چنین بوده است که حضرت(ع) نه تنها در برخورد با مشکلات یا سؤلات مهم و بزرگ، بلکه در تمامی امور مربوط به دین و دنیا به قرآن مراجعه میکردند و به الفاظ یا مفاهیم قرآنی، استشهاد مینمودند.
پیشوای متقیان، افزون بر آمیخته نمودن کلمات و سخنان خود به الفاظ و مفاهیم قرآنی، در شرایط و موقعیتهای مختلف، برای روشن نمودن یک امر و اسکات مخطب، به آیات قرآن استناد، مینمود، او همواره با قرآن بود و قرآن نیز همیشه با او بود و جدایی میان آن دو وجود نداشت. او در تمام شوؤن زندگی از قرآن کمک میگرفت و کتاب خودا را شاهد اعمال و اقوال خود میدانست. امام (ع) در اثبات حق و مصاحبه با طرف مقابل در گفتگوها و مناظرات، در دعاها و عبارات، در بسار بیماری، در جنگها و غزوات، در سختیها و شرائد زندگی، در نامهها و مکاتبات خود و بطور کلی در سیره عملی به آیات قرآن استشهاد و اسناد میکرد و از مفاهیم و مضامین قرآن بهره میگرفت. تجلی قرآن در ابعاد مختلف سیره آن حضرت به چشم میخورد و برای هر مورد، شواهد و مصادیق روایی متعددی وجود دارد که پرداختن به آنها در این مجال نمیگنجد.
حتی روایت شده است که امیرالمؤمنین (ع) در بازار حرکت میکرد، گمراهان و ضعیفان را راهنمایی و یاری مینمود. نزد بقالان و فروشندگان میرفت. قرآن را بر آنان میگشود و آیات قرآن را تلاوت میفرمود.
آن حضرت (ع) منتظر آن نمیماند که مسألهای دشوار یا مفصلی بزرگ روی میدهد و به قرآن کراجعه کند، بلکه این قرآن ناطق پیشوا و سرآمد مفسران کتاب الهی، در تمام مسائلی که پاسخ آنها به نوعی در کتاب خدا وجود داشت، از قرآن مدر میجست و به آیات الهی استهشاد مینمود و این سودمندترین درس است که میتوان از سیره علوی فرا چنگ آورد.
امیرمؤمنان (ع) حتی دلواپسین زندگی، آنگاه که قاتل وی، ابن ملجم را نزد او حاضر کردند، مفاهیم و مضامین قرآنی را فراموش نکرد و خطاب به اطرافیان فرمود: امروز او نزد شما اسیر است، با او به تیکی رفتار کنید، طعام و غذایش دهید،...نسبت به او عفو و گذشت روا دارید. آنگاه به تلاوت ایه 22 نور فرمود: «ولیعفوا و لیصفحوا ألاتحبون ان یغفرالله لکم والله غفور رحیم». و باید عفو کنند و گذشت نمایند. مگر دوست ندارید که خدا بر شما ببخشاید؟ و خدا آمرزنده مهربان است.
امید آنکه همه ما از حافظان و قاریان همیشگی قرآن باشیم و مفاهیم و معارف این کتاب هدایت، در ابعاد زندگی ما به بهترین شیوه تجلی یابد.
وسلام الله علیه یوم ولد فی الکعبه و یوم مات شهیداً فی سبیل الله و یوم یبعث حیاً للشفاعه».